اهداف گزاره‌هاي علمي قرآن (2)


 

نويسنده:دكتر حميد فغفور مغربي




 

اهداف فرعي و طرح گزاره‌هاي علمي در قرآن
 

بررسي دقيق نشان مي‌دهد كه اهداف اصلي قرآن از كاربست گزاره‌هاي علمي، جنبه هدايتي است، ولي اهداف فرعي آن مقدمه بودن براي هدايت است و گزاره‌هاي علمي را بطور مستقل مطرح نكرده است و البته گزاره‌هاي علمي آن كاملاً واقع است و خطايي در آن نيست.

1- طبيعت شناسي
 

منظور از طبيعت عالم مادي است؛ عالمي كه با حواسمان با آن در ارتباط هستيم . آيات فراواني از قرآن كريم به پديده هاي طبيعي اشاره دارند و در بيشتر آنها مطالعه كتاب آفرينش و تدبّر در آنها توصيه شده است؛ البته چنانكه بسياري از علماي برجسته اسلام تأكيد كرده اند قرآن كتابي با موضوع علوم طبيعي نيست؛ بلكه كتاب هدايت است و اگر از پديده هاي طبيعي صحبت مي كند، براي آن است كه مردم با كاوش و تدبّر درموجودات طبيعي به عظمت خالق و مدبّر عالم پي برند و خود را به او نزديك كنند.
جالب است بدانيد كه مجموع آيات الاحكام و آيات فقهي قرآن 450 تا 500 آيه است (شهابي، محمود، ادوار فقه، 257)، حال آنكه آيات مربوط به طبيعت بيش از 750 آيه مي‌باشد (نصر، سيد حسين، نظر متفكران مسلمان در مورد طبيعت، 12).
«در قرآن‌ كريم‌ متجاوز از 750 آيه‌ وجود دارد كه‌ در آن‌ها به‌طور مستقيم‌ياغيرمستقيم‌ به‌ بررسي‌پديده‌هاي‌ طبيعي‌ و اهميت‌ مطالعه‌ عميق‌ آن‌ها وآيت‌بودن‌ آن‌ها بر علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ الهي‌ تأكيدشده‌ است‌، از ديدگاه‌ قرآن‌، طبيعت‌ منبع‌ سرشار و زاينده‌اي‌ براي‌مطالعه‌، شناخت‌وبررسي‌ و كاوش‌بوده‌ و انسان‌ متفكر بايد هرچه‌ بهتر و بيشتر بدان‌ نگريسته‌ و جمال‌ دلرباي‌ الهي‌ را در اين‌آيينه‌ صاف‌ بي‌غبار مشاهده‌ كند. قرآن‌ به‌ هنگام‌ بيان‌ ظرافت‌ها و لطافت‌ها و قوانين‌ پيچيده‌ طبيعي‌ حاكم ‌برپديده‌هاي‌ طبيعي‌همواره‌ بر اين‌ نكته‌ تأكيد مي‌نمايد كه‌ تمام‌ اين‌ زيبايي‌ها و دلربايي‌ها ناشي‌ از علم‌ وقدرت‌ و جمال‌ نامتناهي‌ الهي‌ بوده‌ وموجودات‌ طبيعي‌، نشانه‌هاي‌ وجود خالقي‌ حكيم‌، عليم‌ و قديراندودرواقع‌ طبيعت‌شناسي‌ قرآن‌ جهت‌دار بوده‌ و صرفا براي‌آموزش‌ خشك‌ و بي‌روح‌ قوانين‌ حاكم‌ بر بادو باران‌ و كوهها و درياها و... بيان‌ نشده‌ است‌. اصرار قرآن‌ بر اين‌ است‌ كه‌ اين‌طبيعت‌شناسي‌ بايد صبغه‌وروح‌آيت‌شناسي‌ به‌ خود گرفته‌ و به‌ منزله‌ تصويري‌ در آينه‌ باشد كه‌ ما را به‌ صاحب‌ تصويرهدايت‌مي‌كند» (همان، ص 12و 13).
بنابراين هدف‌ اصلي‌ قرآن‌ نشان‌دادن‌ اين‌ است‌ كه‌ طبيعت‌ از آيات‌ الهي‌ كه‌ نشانه‌ علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ اوست‌، مي‌باشد، يعني‌نشان‌ از مبدأ عالم‌ است‌ و اينكه‌ پديده‌هاي‌ آفرينش‌، آيت‌ الهي‌اند‌.
با بررسي آيات قرآن مي‌توان گفت از مهم‌ترين اهداف آيات علمي قرآن، اثبات وجود خدا و معاد است تا جايي كه بعضي ادعا كرده‌اند «سوره‌اي در قرآن يافت نمي‌شود، به ويژه سوره‌هاي مكي مگر اينكه در آن اشاره يا تصريحي به عالم هستي و تامل در نظم و خلقت آن است تا سمع و بصر و حواس و عقل بشر را براي تفكر در خلقت الهي تحريك كند آن گاه از مخلوق به خالق و از طبيعت به ايجاد كننده آن و از مسبب به سبب و از مصنوع به صانع پي ببرد» (شحاته،‌ عبدالله، تفسير الايات الكونيه، 30).
جالب‌ است‌ نه‌ تنها واژه‌ آيه‌ و مشتقات‌ آن‌ معني‌داري‌جهان‌ را نشان‌ مي‌دهد حتي‌ واژه‌ «شي» كه ترجمه «پديده» «فنومن» يا «چيز» مي‌شود، مفهوم‌ آن‌ تفاوت‌ جدي‌ با واژه «پديده» و «چيز» دارد. ريشه «شي» از «شاء، يشاء، شيئا» يعني‌ «خواسته»‌ است‌ و مشيت‌ نيز از همين‌ ريشه‌ است‌. مفهوم‌ شي‌ يا خواسته‌ يعني‌ كسي‌ آن‌ راخواسته‌ و به‌ مشيت‌ خود آفريده‌ و براي‌ خواست‌ و هدفي‌ آن‌ را پديد آورده‌ است. پس‌ هم‌ مبدأ و آغاز را نشان‌ و هم‌ هدف‌ و معاد را، اما واژه‌ «پديده‌» يعني‌ زماني‌ نبود و بالاخره‌ پيدا شد و «چيز» هم‌ به‌ معناي‌ چه‌ است‌ و اينكه هست، ولي‌ مبدأ و هدف‌را نشان‌ نمي‌دهد، به ويژه با بررسي و تحقيق ملاحظه مي‌كنيم كه اكثر آيات‌ علمي‌ قرآن‌ توجه‌ به‌ اثبات‌ مبدأ و معاد دارد.
واژه‌« شي »در يك‌ انسجام‌ جامع‌ از محور و مركز هستي‌ سخن‌ مي‌گويد، زيرا در «راس هرم معارف قرآني توحيد قرار دارد» (الميزان، 10 / 139) و در« انديشه‌ قرآني‌ اين‌ فكر الهي‌ است‌ كه‌حكومت‌ مي‌كند و... خدا در قلب‌ و مركز جهان‌ هستي‌ قرار دارد « (ايزوتسو، ترجمه‌ احمد آرام‌، خدا و انسان‌ در قرآن‌، 91).
از نظر قرآن موجودات طبيعي آيات « نشانه هاي » حق تعالي هستند و طبيعت شناسي بايد به منزله آيت شناسي تلقّي شود و ما را از آيات به صاحب آيات برساند :
﴿َ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِـكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾ (روم/21)؛ «و از آيات الهي آن است كه براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد كه در بر او آرامش يافته و باهم انس بگيرد ، و ميان شما موّدت و رحمت برقرار نمود ، بي گمان در اين امر نشانه هايي است براي كساني كه فكر مي كنند».
﴿وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاء مَاء فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ (روم /24)؛ «و از آيات الهي نشان دادن برق است كه ايجاد ترس و طمع مي كند و از آسمان آب نازل مي گرداند و زمين را پس از مرگش زنده مي سازد، همانا در اين امر نشانه هايي است براي كساني كه تعقّل مي كنند».
﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ ﴾ (همان)؛ «و از آيات الهي خلقت آسمانها و زمين و اختلاف زبانها و رنگهاي شما آدميان است كه در اين امر نشانه هايي براي دانشمندان موجود است».
طبيعت شناسي از ديد قرآن مطلوب بالذات نيست و تنها در صورتي كه ما را به خالق مدّبر اين جهان آشنا و نزديك كند، مطلوب است.
طبيعت شناسي مي تواند معرفت انسانها نسبت به خداوند را فزوني بخشد و نيز مي تواند آنها را قادر سازد كه از امكاناتي كه خداوند براي خير و سعادت ابدي شان فراهم كرده است استفاده كنند (قرآن و علوم طبيعت، 111 ـ 112).

2- تشويق به علم از راه شناخت طبيعت (همان، 113 ـ 114)
 

در قرآن آيات زيادي داريم كه بشر را به مطالعه طبيعت دعوت مي كنند، مانند:
﴿ قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَ... ﴾ (يونس/101)؛ «بگو بنگريد كه در آسمان و زمين چه چيزهايي است...».
﴿ وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ *وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ﴾ (ذاريات/21و20) ؛ «و در زمين براي اهل يقين نشانه هايي است ، و همين طور در نفوس خود شما، آيا به چشم بصيرت نمي نگريد»؟
﴿ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ..﴾ (عنكبوت/20)؛ «بگو در زمين سير كنيد و ببينيد كه خداوند چگونه خلقت را آغاز كرد..... »؟
﴿ فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ﴾ (طارق/ 5)؛ «پس انسان بايد بنگرد كه از چه خلق شده است . . »؟
اين آيات گوياي اين هستند كه شناخت طبيعت امكان پذير است وگرنه امر به مطالعه آن نمي شد.
﴿وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ (نحل/78)؛ «خداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالي كه چيزي نمي دانستيد، و براي شما چشم و گوش و دل «عقل» قرار داد. باشد كه شكر نعمت او را به جاي آوريد».
استفاده مي شود كه خداوند استعداد شناخت را در بشر به وديعه نهاده است و انسانها بايد اين استعداد را به نحو مناسب شكوفا سازند. به علاوه، آياتي نظير :
﴿ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقّ......﴾ (فصلت/53)؛ «ما آيات خود را در آفاق جهان و در جانهاي خودشان به آنان نشان مي دهيم تا آشكار شود كه او بر حق است ... »
نشان مي دهند كه بشر به بسياري از حقايق عالم پي خواهد برد. و شناخت طبيعت مقدمه اي براي شناخت خداست و هدف فرعي است.
آياتي كه در آنها صحبت از مسخّر بودن امكانات طبيعي و پديده‌هاي جهان براي انسان شده است، مثلاً:
﴿وَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ ﴾ (جاثيه/13) «و همه آنچه را كه در آسمان ها و زمين است مسخّر شما قرار داد.»
در اين آيات خداوند متعال بندگان را به تفكر و نظر كردن در پديده هاي طبيعي دعوت مي كند تا از راه مشاهده‌ نظم و هماهنگي دستگاه آفرينش، به عجايب خلقت پي برند. روشن است كه براي درك مسائلي كه در اين آيات مطرح شده است و براي يافتن پاسخ سؤالاتي كه در برخي از اين آيات ‌آمده است، دانستن علوم طبيعي ضروري است، زيرا مطالعه سطحي موجودات طبيعي نمي تواند انسان را با عظمت خلقت آشنا سازد. به همين جهت در آيات 28ـ27 سوره فاطر خداوند پس از ذكر تعدادي از پديده هاي طبيعي، مي فرمايد : ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء ﴾ يعني تنها علماء عظمت خداي را در مي يابند وخشيتي شايسته او در دلشان پيدا مي‌شود.
نقشي كه قرآن براي علوم تجربي از جهت خداشناسي قائل است، عامل اصلي رويكرد دانش پژوهان مسلمان به اين علوم شد و درواقع پيدايش تمدن درخشان اسلامي را بايد تا حد زيادي در گرو آن دانست. اين مطلب را هم محققان غير مسلمان متذكرشده‌اند. جرج سارتون دركتاب مقدّمه اي بر تاريخ علم عقيده دارد كه براي درك كامل علت فعاليت مسلمانها دررشته هاي علمي بايد به نقش محوري قرآن براي آنها توجه كرد. او مي‌نويسد:
«من بار ديگر مي پرسم كه چگونه مي‌توان به شناخت درستي از دانش مسلمانان دست يافت؛ اگرتمركز آن حول قرآن را كاملاً درك نكنيم؟» (George Sarton, Introduction to the History of Science , Vol . 1.p.5 ).
هدف‌ فرعي‌ قرآن‌ در گزاره‌هاي‌ علمي‌ آن‌ است‌ كه‌ از آفرينش‌ واقع‌نمايي‌ نمايد و انسان‌ را به‌ مطالعه‌ و توجه‌ به ‌طبيعت‌ تشويق كند.
دو هدف‌ بالا براي‌ هر مورد از آياتي‌ كه‌ قرآن‌ از طبيعت‌ سخن‌ مي‌گويد، صدق‌ مي‌كند.

نتيجه:
 

قرآن كتاب هدايت است و گزاره‌هاي علمي و اشارات علمي آن قابل توجه مي‌باشد. اهداف اصلي گزاره‌هاي علمي قرآن شناخت خدا، آخرت، هدفداري آفرينش و نشان دادن اعجاز قرآن است و اهداف فرعي كه مقدمه رسيدن به اهداف اصلي است، عبارتند از: طبيعت‌شناسي و تشويق مسلمانان به مطالعه و بررسي علوم براي شناخت خدا.
منابع تحقیق :
1. ابوحجر، احمد عمر، التفسير العلمي في الميزان، دار قتيبة، بيروت، 1411ه‍ = 1991م، اوّل.
2. ايزوتسو، توشيهيكو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، شركت انتشار، تهران، 1361.
3. بوكاي، موريس، مقايسه‌اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه ذبيح‌الله دبير، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1368.
4. خويي، ابوالقاسم، البيان‌، انتشارات كعبه، تهران، 1366.
5. رافعي مصطفي صادق، الاعجاز القرآن و البلاغه، النبويه، دار الكتب العربي، بيروت، 1973م .
6. رشيد رضا، محمد، تفسير القرآن الكريم (المنار)، دارالمعرفه، بيروت.
7. رضائي اصفهاني، محمد علي، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، انتشارات كتاب مبين، 1380ش.
8. رضائي اصفهاني، محمد علي، درآمدي بر تفسير علمي قرآن، انتشارات اسوه، قم، 1375 ش.
9. رفيعي محمدي، ناصر، تفسیر علمی قرآن تهران، فرهنگ‌گستر، ج 1، 1379.
10. السيد، رضوان، مساله الاعجاز و الاعجاز العلمي في القرآن، www.multaka.net.
11. شحاته، محمود عبدالله، تفسير الايات الكونيه، دار الاعتصام، قاهره، بي‌تا.
12. شهابي، محمود، ادوار فقه، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد، تهران، 1369.
13. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان، دفتر انتشارات اسلامي، تهران، 1363.
14. فاضل لنكراني، محمد، مدخل التفسير، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1413ق.
15. گلشني‌، مهدي‌، قرآن و علوم طبيعت، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، تهران.
16. مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، انتشارات در راه حق، قم، 1367 ش.
17. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، دارالكتب السلاميه، تهران، 1377.
18. نصر، سيد حسين‌، نظر متفكران‌ اسلامي‌ درباره‌ طبيعت‌، خوارزمي، تهران، 1359.
/ عضو هیأت علمي دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی *
منبع: www.fahim12.com